موسوی و بازرگان …
ما همين كه وارد مبارزه شديم يا قصد آن را كرده حرفش را زديم و از خدا خواستيم، توقع داريم نصف شب فرشته پيروزي در خانه ما را بكوبد، غافل از آن كه در دنيا تا مقدمات چيزي فراهم نشود و مثل ميوه نرسد، آن منظور و محصول يا مصنوع تحقق نخواهد يافت … براي زايمان مولود جديد بايد طبقات اجتماع، بار حمل و درد وضع آن را چشيده و بي خوابي و صدمات تر و خشك كردنش را ديده و قدرش را دانسته باشند تا عزيزش بدارند و حفظش كنند.
پاراگراف فوق نقل قولیست از مهندس مهدی بازرگان که مبارزان را به صبر ، امید ، استقامت و جهد و کوشش فرا میخواند . او تاکید می کند که راه ، راه طولانی و سخت و پرپیچ و خمی است و در این راه هزینه ها باید داد . فی الواقع یادآوری چنین نکته ای ، می تواند مردم را از ناامیدی برهاند و سختی ها را به امید پایانی شیرین ، آسان کند . اگر کمی به این پاراگراف بیاندیشیم و به عملکرد و مواضع او پیش از انقلاب 57 خوب بنگریم می توانیم شباهتهای بسیاری را با موضع گیری مهندس میرحسین موسوی – پس از انتخابات ریاست جمهوری سال هزار و سیصد هشتاد و هشت – بیابیم .
میرحسین نیز همواره چون مرحوم بازرگان مردم را به صبر و امید دعوت کرد تا جایی که سال 89 را سال صبر و استقامت می نامد و دولت خود را دولت امید ! مهندس موسوی دردو دیدار آخر با خانواده اش دو جمله بسیار مهم و امیدوار کننده برای جنبش سبز بر زبان می آورد . اولین جمله او که مربوط میشود به حضور او در مراسم تشییع پدرش است که مردم را به صبر دعوت میکند و سه بار بصورت متوالی میگوید : «صبر صبر صبر …»
و دومین جمله مهم او در دیدار اخیرش با فرزندانش است که میگوید : «آینده روشن است… » . او باز هم علی رغم اینکه ناامیدی خود را از حاکمیت و به تبع آن شرکت در انتخابات ابراز میدارد اما تلاش میکند که امید را به سبزها بازگرداند و جنبش مردمی را مثل گذشته سبز و پویا بنماید … جنبشی که با اسارت رهبرانش بسیار منزوی و سرد شده بود . با تمام این اوصاف خبر اخیر از میرحسین ، جانی دوباره به جنبش سبز بخشید !
به امید آزادی همهی اسرا و زندانیان سیاسی …