از نه به غزه و لبنان ِ بخشی از معترضان ایرانی تا پیام صلح و دوستی جمعی از شهروندان اسرائیلی


همان موقع که شعار نه غزه نه لبنان توسط جمعی از معترضان سبز فریاد زده شد متاسفانه این تصور و تفسیر از میان برداشت های متفاوت بوجود آمد که جنبش سبز کینه و دشمنی نسبت به ماجرای فلسطین دارد و به شکلی حامی دولت های ظالم و قلدر منطقه است ! این برداشت اگرچه اشتباه بود و اگر فلسفه پشت آن بصورت عمیق بررسی شود نتیجه اش چیزی بجز واکنش به سیاست های اشتباه جمهوری اسلامی در دفاع و دولتی کردن حمایت از فلسطین نیست ولی به هر حال اسباب بهانه ای شد برای رسانه های اقتدارگرا ! پیام واقعی این شعار هر چند غیرانسانی نبود و  صد البته چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است ، ولی ظاهری غیر انسانی ، غیراخلاقی و کاملا متضاد با تصویری داشت که بر سردر تالار ملل مقر سازمان ملل متحد در نیویورک و نیز یونسکو نقش بسته است . بقول سعدی : بنى آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند …

تازگی ها جنبشی بین بخشی از شهروندان اسرائیلی در اینترنت بوجود آمده که هدف آن ارسال پیام صلح و دوستی به ایرانیان و مخالفت با جنگ علیه ایران است. این جنبش نه تنها به کشوری «نه» نمیگویند ، بلکه از ظلم علیه مردمی دیگر اعلام انزجار میکنند و به منطقی ترین و صلح آمیزترین شکل ممکن، هم به لحاظ عملی به میزان تاثیرگذاری بر دولت اسرائیل در نرم کردن مواضعش علیه ایران و هم به لحاظ جهانی شدن پیامش ، تا حدودی میتواند موفق باشد. هدف نگارنده صرفا تکریم جنبشی و محکوم کردن دیگری نیست بلکه نگاهی متفاوت به واقعیات است. شعار نه غزه و نه لبنان که عده ای آن را با تعصب فریاد زدند و به عنوان مشی سیاسی خود برگزیدند و بر آن اصرار کردند ، به جنبش سبز چه داد و از آن چه گرفت؟ بازخورد آن در دنیا چگونه بود ؟ چه پیام صلح آمیزی برای ملت های جهان داشت ؟  راهگشای کدامیک از مشکلات ایران و دنیا شد؟ آخر مگر لج کردن با رهبر جمهوری اسلامی هم دلیل میشود؟ نمی خواهم آن را مجددا موشکافی کنم که بسیار راجع به آن سخن رانده ام و نوشته ام ولی واقعیت آن است که جنبش صلح طلب و اعتراضی ایران هنوز خیلی جوان است و نه غزه و نه لبنان هم از آن خطاهای دوران جوانی است که وقوعش مانعی ندارد ولی تکرارش و اصرار و تعصب ورزیدن نسبت به آن پیامدها و عاقبت خوشی را به همراه نخواهد داشت!

  1. No trackbacks yet.

بیان دیدگاه